اینجا نه جایی برای سوار شدن است و نه جایی برای منتظر ایستادن تا قطار بعدی. اینجا گاهی حتی نمیتوانی وارد ایستگاه شوی. مترو به خودی خود، اتفاق خوبی است، اما چه فایده که نه میتوانی به سمت ایستگاهش حرکت کنی و نه میتوانی با خیال راحت سوارش شوی.
همه اینها یک طرف، اینکه میگویند اصلاً مترو فایدهای ندارد هم سوژه نابتری است که جان میدهد برای درآوردن دوشاخ روی سر! پرونده این شماره همشهریمسافر، دردودلی است در باب ویژگیهای مترو و آنها که حتی یکبار هم سوار مترو نشدهاند.
حسین فردوست، رییس دفتر ویژه اطلاعات محمدرضا پهلوی و رییس بازرسی کل کشور در کتاب خاطراتش ماجرای مترو در تهران و ویژگیهای این سیستم نوین حملونقلی را اینطور بیان کرده:
«از مسایل مهم دیگری که با آن سروکار داشتم، مسأله ترافیک تهران بود و بالاخره به این نتیجه رسیدم که این مسأله لاینحل است و خواهد بود. خیابانهای تهران دارای سطح معین و محدودی است و از آغاز براساس اصول شهرسازی ساخته نشده. یک خودروی سواری در حرکت حدود 25مترمربع از خیابان را میگیرد، یکاتوبوس در حرکت حدود 80مترمربع، خودروی سواری در حال توقف حدود 20مترمربع و اتوبوس در حال توقف حدود 60مترمربع خیابان را اشغال میکند.
با توجه به سطح خیابانهای تهران و تعداد انواع خودروها بهطور مشخص تهران گنجایش این همه ماشین را نداشت. باید جلوی هجوم جمعیت به تهران و نیز جلوی واردات اتومبیلهای رنگارنگ خارجی و داخلی گرفته میشد و کسی به فکر این مسایل نبود. همه به فکر جیب خود بودند و از واردات اتومبیل یا کارخانجات مونتاژ خودرو، مانند ایرانناسیونال، پولهای کلان به جیب میزدند. 10سال بعد چه بر سر تهران بیاید، برای آنها مهم نبود. سوءاستفاده از مسأله ترافیک تهران عجیب بود و بهویژه سپهبد مبصر، در زمانی که رییس شهربانی بود، و نیکپی، شهردار تهران پولهای کلان به جیب زدند...
در آن زمان بارها و بارها مسأله متروی تهران مطرح شد و به جایی نرسید. عجیب است که شهرهای بزرگ، حتی در برخی کشورهای آسیایی، دارای متروهای خوب بودند و پایتخت ایران و با آن همه درآمد نفتی، فاقد آن! درآن زمان، فرانسویها پروژهای برای احداث متروی تهران دادند، که آن را دیده و خطرناکترین، بیثمرترین و گرانترین متروی جهان تشخیص دادم.
فرانسویها قرار بود این مترو را خودشان درست کنند و مدتی اداره نمایند و سپس تحویل پرسنل ایرانی دهند. ژاپنیها نیز نقشهای دادند و متروی هوایی را برای تهران پیشنهاد کردند. نقشه ژاپنیها دوصفت بد نقشه فرانسویها را کم میکرد، یعنی خطرناکترین و گرانترین نبود، ولی بیثمرترین بود.
چرا نقشه متروی تهران فرانسویها خطرناکترین بود؟ زیرا متروی آنها باید از زیر شهر عبور میکرد و در برخی مناطق حدود 20متر زیر سطح شهر کانال مترو عبور داده میشد و امکان اینکه به چاههای زیاد برخورد کند و نیز آبهای زیرزمینی با فشار در این کانالها جمع شوند، زیاد بود.
فرض را بر این میگذاریم که این یک مسأله فنی است و شرکت فرانسوی مسئولیت آن را میپذیرفت، ولی خطر دیگری باقی میماند. فرض کنیم برق در سطح شهر یا منطقهای از شهر قطع شود -که آنزمان در تهران یک مسأله معمولی بود- در این موقع همه چیز مترو، از ترن(حتی باز و بسته شدن درهای ترن) تا هواکشها و چراغها خاموش میشد، چون تماماً برقی است و در ظرف 10دقیقه دهها هزار نفر در زیرزمین خفه میشدند.
در اروپا و ژاپن برای حل این معضل یکشبکه برق(سیمهای برق شمالـجنوب و سیمهای برق شرقـغرب) ایجاد کردهاند، به نحوی که اگر هر یک از سیمهای شبکه برق قطع شود، بهطور خودکار در ظرف یکصدمثانیه به آن برق میرسد، پس شبکه هیچگاه فاقد برق نیست. اما در تهران چنین شبکهای وجود نداشت.مسأله به شرکت فرانسوی گفته شد و پذیرفتند که در ترنها و ایستگاهها باتریهای بزرگی کار گذارند که وقتی برق قطع میشود، شروع به کار کند و بابت این موضوع مبلغ اضافی خواستند، که بیاشکال بود...»
دوهفته پیش یکی از شبکههای خبری صداوسیما میزبان مسئولان دولتی مرتبط با مشکلات حملونقلی پایتخت بود. قرار بود نمایندگان دولت در این گفتوگوی تلویزیونی از همه فعالیتهای انجامشده توسط دولت دفاع کنند. قسمتهایی از این برنامه اینچنین بود:
محمد رویانیان گفت: «موضوع مترو و مشکلاتش را باید بازتر ببینیم. اگر داخل مترو و قطار برویم، مشکل را همان اطراف میبینیم، اما اگر بخواهیم مدیریت شهری را بیان کنیم، موضوع بازتر میشود و برای مردم هم جا میافتد».
وی افزود: «از نظر ما حملونقل عمومی خطوط مترو نیست، مترو سریع، مطمئن و ارزان است و عاقلانهتر این است که برای درازمدت روی مترو سرمایهگذاری شود و شکی نیست بیش از 40سال است که مطالعات مترو و همچنین 22سال است که عملیات ساختمانی و اجرایی مترو در تهران آغاز شده و تقریبا سالی حدود دوکیلومتر مترو ساختیم که در چهارسال گذشته شتاب بیشتری گرفته و نشاندهنده آن است که حمایت از مترو در این مدت بیش از همه سالهای قبل بوده و نشان میدهد چهقدر دولت روی این موضوع سرمایهگذاری کرده است(!)».
رییس ستاد مدیریت حملونقل وسوخت کشور افزود: «حملونقل عمومی را عموما تکمحور نمیبینیم، بلکه مجموعهای از ناوگانهای مختلف اعم از تاکسی، مینیبوس و مترو میدانیم و باید کارکرد مجموعه حملونقل را موردبررسی قرار دهیم؛ اینکه روی زمین ترافیک ویژهای نسبتبه گذشته در تهران ایجاد شده و مسایل مختلفی ایجاد میشود و از سویی راندمان حملونقل سبکی مانند تاکسی، ون و اتوبوس ناقص میشود و مردم به مترو مراجعه میکنند».
رییس ستاد مدیریت مصرف سوخت با طرح این پرسش که دولت چهقدر اعتبارات داده است، بیان داشت: «میگویند دولت پول نداده، اما اصلا دولت مخاطب مترو نیست و سازمان شهرداریها مخاطب مترو است. اینکه جداسازی کرده و بگوییم مترو و دولت حکومت جدایی از هم هستند، امکان ندارد».
یک دانشمند بزرگ میگوید: «تاریخ دوبار تکرار میشود. بار نخست به صورت تراژدی و بار دوم به صورت طنز. اگر آن روزها دلایل و استدلال ، تراژدی تلخ عدمامکانات و مشکلات متعدد زندگی ایرانیها بوده است، این بار روایتی از بیاهمیت بودن مترو، چیزی شبیه به همین اظهار نظر شده است.
آن سالها مترو دغدغههایی نظیر مشکلات برق در تهران و زیرزمینی بودن را داشت که بعد از سالها به اتفاقی معمول و قابلهضم برای مردم تبدیل شد، اما امروزه بیان موضوعاتی نظیر بیاهمیت بودن توسعه مترو، هزینهبر بودن و تجملاتی بودن این وسیله و یا ساخت و تجهیز مترو در 100سال به اظهاراتی نهچندان جدی شباهت دارد و از نگاه مردم اوج بیتوجهی نسبت به مشکلات قلمداد میشود.
اگر گذرتان به مترو افتاده باشد؛ بهخصوص در روزهای گذشته که حجم استقبال از این وسیله حملونقلی به دلیل هزینهبر بودن استفاده از خودروی شخصی با سوخت آزاد بسیار بیشتر از روزهای قبل بوده است، به وضوح لزوم توجه بیشتر به مترو را درمییابید و اگر ذهنتان آمادگی قبلی داشتهباشد، از بیتوجهیهای صورتگرفته برای تجهیز و توسعه خطوط مترو آگاهتر از قبل میشوید.
مترویی که به گواه کارشناسان، با تکمیل ساختوسازش میتواند تنها دلیل نابودی غول ترافیک باشد و بهترین جایگزین برای خودروهای شخصی، این روزها از سوی برخی مسئولان به وسیله حملونقلی بیفایده تشبیه میشود. مترویی که بهواسطه عدمتخصیص اعتبارات مصوب شدهاش، با مشکلات مالی متعدد دستوپنجه نرم میکند، به کمکاری در مقابل حمایتهای همهجانبه مالی دولتی متهم میشود و البته آمار و ارقامی واقعی از کمکهایی که تاکنون به آن شده است، ارایه نمیشود.
به نظر میرسید این بار نیز تاریخ در حال تکرار شدن است. از روزهایی که قرار بود یک گروه فرانسوی همه مترو تهران را بسازد و بهدلیل ناآگاهی مدیران بخشی از سیستمهای مدرن حملونقلی و البته به دلیل نبود امکانات کافی برای تامین نیازهای مترو، این کار در تهران صورت نگرفت تا امروز که بهرغم نیاز تهران به گسترش مترو، هنوز مخالفتها با این کار صورت میگیرد؛ کمتر از نیمقرن گذشته است، اما نوع کار و شباهتهای بسیار آن نشان میدهد، این بار رویدادی در نگاهی طنز در حال تکرار است...
جالبتر این است که مسئولان و متولیان اداره شهری به بزرگی تهران، همگی متفقالقول بر این نکته تاکید دارند که مترو میتواند شایستهترین جایگزین برای خودروهای شخصی باشد که از دلایل اصلی ترافیک در تهران هستند. همین چند روز پیش بود که رییس کمیسیون توسعه و عمران شورای شهر تهران، رفع دغدغههای ساخت مترو را در تهران مهمتر از اتفاقهای سیاسی و برخوردهای سلیقگی در دولت عنوان کرد.(مشروح این گفتوگو را میتوانید در همین صفحه مطالعه کنید)
رییس کمیسیون برنامهوبودجه نیز با دفاع از برنامهریزیهای صورتگرفته در شهرداری تهران، مترو را مطمئنترین وسیله حملونقلی خطاب و تاکید کرده بود که دولت با استفاده از ردیف در اختیار شورای اقتصاد و یارانههای عمومی، کسری یارانههای مترو را جبران کند.از این دست اظهارات در میان مدیران شهری به وفور یافت میشود.
معاونتهای مختلف شهرداری تهران، نمایندگان مجلس شورای اسلامی(که ماه گذشته فوریت طرحی را در جهت حمایت از مترو و در انتقاد به سیاستهای دولت در زمینه توسعه مترو به تصویب رسانده بودند)، همچنین کارشناسان امور شهری و اعضای شورای اسلامی شهر تهران هر کدام بر حسب فعالیتهای خود در زمینه مبارزه با غول ترافیک اظهاراتی را در جهت حمایت از مترو و ویژگیهای منحصربهفرد آن بیان کردهاند، اما حاصل همه اینها بهواسطه عدمحمایتهای دولتی است که تجمع غیرقابلباور مردم در ایستگاههای مترو و مشکلات همیشگی کمبود ظرفیت واگنها را سبب شده است.
اگر متروسواری را تجربه کردهاید، یکبار دیگر مرور کنید لحظاتی را که به دلیل تجمع بیش از حد مترو امکان سوار شدن به قطار برای شما وجود ندارد و بالاجبار دقایق زیادی در انتظار رسیدن یک قطار خلوتتر در تونل سپری میکنید. این وسط پیدا کنید پرتقالفروشی را که هیچگاه مترو سوار نشده است!
همشهری مسافر